مریم شیعه زاده | شهرآرانیوز؛ چند روزی از راهی شدن یک پیراهن پاره از سودان به مقصد ایتالیا میگذرد و قرار است به زودی، برای کمک به صاحب پیراهن اقدام شود. ماجرا از این قرار است که چند هفته پیش، یک عکاس دانمارکی؛ در خیابانهای سودان با پسر بچهای روبه رو میشود که پیراهن کهنه و پاره تیم آ. ث. میلان را به تن دارد. عکاس برای کودک، پیراهنی نو تهیه میکند و لباس کهنه را از او تحویل میگیرد و راهی ایتالیا میشود.
بعد به سراغ موزه این تیم باشگاهی میرود و پیراهن را به یادگار تقدیم موزه آ. ث. میلان میکند. او در توضیح این کار میگوید که پیراهن پاره پسر بچه که تاروپود آن با التماس به هم متصل بودند، برای او یادآور عشق و تعهد بود و حالا در کشور ایتالیا پویشی به راه افتاده است که برای تغذیه کودکان سودانی، کمکهای بشردوستانه جمع آوری میکند و باشگاه آ. ث. میلان نیز با کمک یونیسف، برای این پسر بچه هدایایی تدارک دیده است.
در سالهای اخیر، زندگی چند کودک رنج دیده به واسطه علاقه شان به فوتبال تحت تأثیر قرار گرفت و شاید بتوان گفت که مرتضی، بارزترین این چهرهها بود. مرتضی کودک اهل افغانستان بود که با کیسه پلاستیکی برای خود پیراهنی مشابه پیراهن لیونل مسی در تیم ملی آرژانتین تهیه کرده بود و پس از انتشار تصاویرش، به شهرت جهانی رسید. مسی از مرتضی دعوت کرد تا به اسپانیا بیاید و در یک دیدار باشگاهی مهمان ویژه مسابقه باشد.
پس از این سفر، مرتضی صاحب یک پیراهن و توپ امضا شده بود، اما به واسطه نامههای تهدیدآمیز، از تحصیل بازماند. خانواده مرتضی که نگران جانشان بودند، از پاکستان درخواست پناهندگی کردند و این درخواست رد شد تا انزوای این خانواده بیشتر شود. شاید خانواده مرتضی، برای او سرنوشتی نظیر سرنوشت زید آرزو داشتند. زید، پسر بچه سوری، بود که هنگام فرار از خاک این کشور و در میان پناهندگان، اتفاقی عجیب برایش رقم خورد. خبرنگار اهل مجارستان، درست پیش چشم دوربینهای خبری؛ به پدر زید که فرزندش را در آغوش داشت، لگد زد و این کار باعث برهم خوردن تعادلشان شد و هر دو بر زمین افتادند.
این زن، به واسطه اقدام غیرانسانی اش از رسانهها کنار گذاشته شد و پدر و پسری که از طرف داران سرسخت رئال مادرید بودند، به دعوت رونالدو راهی اسپانیا شدند، اقامت گرفتند و شغلی در باشگاه ختافه به پدر پیشنهاد شد. البته این که پدر زید مربی فوتبال بود هم مزید بر علت شد. کودکان آسیب پذیر دیگری هم هستند که علاقه به فوتبال، مسیر زندگی شان را تحت تأثیر قرار داد؛ اما این اتفاق برای هرکدام به شکلی متفاوت رقم خورد. فوتبال بخشی از روزمره افراد است و شاید این ارتباط نزدیک بتواند در آینده توجهات بیشتری را به وضعیت کودکان ستم دیده و رنج کشیده دنیا جلب کند.